Search
Asset 2

افسردگی یا اندوه: تشخیص تفاوت‌ها و روش‌های کمکی

افسردگی فراتر از غصه خوردن است. شناخت علائم، ارائه حمایت واقعی و تشویق فرد به عادت‌های سالم تفاوت قابل‌توجهی ایجاد می‌کند.
(Sanja Radin/Shutterstock)

افسردگی فراتر از غصه خوردن است. شناخت علائم، ارائه حمایت واقعی و تشویق فرد به عادت‌های سالم تفاوت قابل‌توجهی ایجاد می‌کند.

معمولاً به کسانی که حس‌و‌حال خوبی ندارند می‌گویند «بی‌خیال باش.» اما برای کسی که از افسردگی رنج می‌برد، چنین توصیه‌ای آزاردهنده و نامربوط است. افسردگی بسیار جدی‌تر از غم و غصه‌های معمولی است. اما چگونه می‌توان تفاوت بین این‌دو را تشخیص داد؟

دکتر لیو ژونگ‌شیان، رئیس بخش روان‌پزشکی بیمارستان سونگده در تایپه، نکات مهمی را در رابطه با تشخیص افسردگی، حمایت از عزیزان و پیشگیری از بازگشت بیماری به اشتراک گذاشت.

افسردگی: احساسی فراتر از غصه خوردن

همه گاهی احساس غم و ناراحتی می‌کنند و این احساس معمولاً به مرور زمان کم‌رنگ می‌شود. اما افسردگی ماندگار است و به‌سادگی برطرف نمی‌شود. این عارضه می‌تواند دلایل ژنتیکی، زیستی، محیطی و روانی داشته باشد. برای نمونه، کاهش سطح سروتونین در مغز می‌تواند موجب افسردگی شود.

دکتر لیو می‌گوید افسردگی چهار نشانه اصلی دارد که عبارتند از:

تأثیر (احساس): افراد مبتلا به افسردگی معمولاً با افت شدید خلق‌وخو دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، بی‌انرژی هستند و شور و نشاط زیادی از خود نشان نمی‌دهند.

رفتار: افسرده‌ها منزوی می‌شوند، از خانه بیرون نمی‌روند و علاقه خود را به فعالیت‌هایی که پیش‌تر از انجام‌شان لذت می‌بردند از دست می‌دهند.

شناخت (تفکر): افسردگی می‌تواند تمرکز و وضوح فکری را مختل کند. افرادی که پیش‌تر از ذهنی دقیق و هوشیار برخوردار بودند، حواس‌پرت یا کندذهن می‌شوند.

محرک (انگیزه فیزیولوژیک): افسردگی می‌تواند به مشکلات خواب بیانجامد و باعث بی‌خوابی یا خواب افراطی، کاهش میل جنسی، کم‌اشتهایی و بی‌انگیزگی شود.

دکتر لیو می‌گوید حتی اگر با نشانه‌های فوق مواجه شدید، باید به ماندگاری آن‌ها توجه کنید. اگر علائم ناشی از افت موقتی خلق‌وخو باشند و ساختار شیمیایی مغز را دگرگون نکنند، ممکن است پس از یک تا دو هفته به تدریج بهبود پیدا کنید. اما اگر علائم بیش از دو هفته ادامه پیدا کردند، ممکن است افسردگی بالینی داشته باشید. در این‌صورت باید به روان‌پزشک مراجعه کنید.

بهترین راه برای کمک به کسی که افسردگی دارد

دکتر لیو به این نکته اشاره کرد که بعضاً با بستگان افرادی مواجه می‌شود که از افسردگی رنج می‌برند، اما بستگان آن‌ها را سرزنش می‌کنند، به باد انتقاد می‌گیرند یا به نصیحت کردن متوسل می‌شوند؛ اقداماتی که فقط وضعیت را بدتر می‌کنند و فشار بیشتری به بیمار وارد می‌آورند.

او تأکید دارد که فرد مراقب باید اهل همراهی و گوش کردن باشد. برای نمونه اگر بیمار از کار خاصی لذت می‌برد، در انجام آن کار به او ملحق شود. اگر بیمار بی‌انگیزه است، درباره کارهایی با او صحبت کند که پیش‌تر از انجام آن‌ها لذت می‌برده و تجربیات خوب قبلی را به او یادآور شود تا به‌تدریج بهبود پیدا کند.

وقتی به بیمار گوش می‌کنید، می‌توانید با لحنی آرام بپرسید که می‌خواهد درباره چه چیزی حرف بزند، با چه مشکلاتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و چه احساسی دارد. با گفتن «ما همیشه در کنارت هستیم» وارد تعامل شوید تا بیمار احساس امنیت کند و به آرامش خاطر برسد.

توصیه دکتر لیو به مراقبان این است که در گفت‌و‌گوها متکلم وحده نباشند یا از حرف زدن کنار نکشند. به گفته لیو، مراقبان باید انعطاف به خرج دهند. همدلی مراقبان بسیار حائز اهمیت است. برای نمونه، می‌توان گفت «انگار غمگین هستی» و بعد پرسید که «چه چیزی اذیتت می‌کند؟» این رویکرد باعث می‌شود که بیمار حس کند او را می‌بینید و درکش می‌کنید. با این‌حال، اگر بیمار آماده صحبت کردن نبود، می‌توانید درباره علایق یا خاطرات خوشِ گذشته صحبت کنید و به او یادآور شوید که زندگی هنوز خوبی‌های خود را دارد.

مراقبان نباید به دنبال این باشند که تمام مشکلات عاطفی را حل کنند، زیرا این اتفاق به‌ندرت نتیجه می‌دهد. باید بیمار را به ابراز احساسات خود تشویق کرد. حتی اگر مشکلات برطرف نشوند، بیان آن‌ها می‌تواند تسلی‌بخش باشد.

وقتی بیمار ماجرایی را برای شما بازگو می‌کند، درواقع از نو تجربه‌اش خواهد کرد. ماجرای او ممکن است به لحظاتی مربوط شود که احساس تنهایی، استیصال یا درماندگی می‌کرده است. وقتی بیمار ماجرای خود را در حضور یک مراقب- که حامی است، درک می‌کند و صبوری به خرج می‌دهد- بازگو می‌کند، ممکن است به‌تدریج گره درونی خود را باز کند و به آرامش برسد. به گفته لیو، این رویکرد در روان‌درمانی کاربرد زیادی دارد.

یادآوری به مراقبان: از خودتان هم مراقبت کنید

دکتر لیو به مراقبان توصیه می‌کند که مراقب سلامتی خودشان هم باشند. درگیری عاطفی مفرط می‌تواند موجب احساس گناه یا خستگی روحی شود، به‌ویژه اگر وضعیت بیمار رو به وخامت برود. اگر به دلیل کمک به کسی دچار استیصال شدید، باید از دیگران- دوستان، خانواده یا متخصصان- کمک بگیرید.

وقتی کنترل اوضاع بیش از حد دشوار می‌شود، یعنی به کمک متخصص نیاز دارید. پزشک وضعیت بیمار را ارزیابی کرده و درباره گزینه‌های موجود در مسیر پیش رو با مراقب صحبت خواهد کرد.

اگر فرد از مراجعه به پزشک خودداری کند، چه باید کرد؟

اگر فرد در قبال درمان مقاومت می‌کند، پیشنهاد دکتر لیو این است که بر رفع علائم بی‌خوابی یا بی‌اشتهایی تمرکز کنید و فقط به افسردگی او توجه نکنید. همچنین می‌توانید از کسی که از افسردگی رهایی یافته بخواهید که درباره تجربیات خود صحبت کند.

اگر راهبرد فوق مؤثر واقع نشد، می‌توانید از سرویس معاینه در منزل استفاده کنید که ممکن است به‌عنوان راه‌حل آخر مؤثر واقع شود.

چگونه می‌توان به بهبود و پیشگیری از افسردگی کمک کرد؟

درمان تخصصی یک امر ضروری است، اما عادت‌های روزانه نیز نقش بسزایی در بهبودی و پیشگیری از افسردگی دارند.

۱. تحرک داشته باشید

به گفته دکتر لیو، ورزش به مغز کمک می‌کند که سروتونین و دوپامین ترشح کند. هرچه تحرک بیشتری داشته باشید، خطر ابتلا به افسردگی کمتر خواهد شد. ورزش و قرار گرفتن در معرض نور خورشید نیز به پیشگیری از بازگشت افسردگی کمک می‌کند.

تحلیل جامعی که در ژورنال آمریکایی روان‌پزشکی انتشار یافته است، نشان می‌دهد که افراد پرتحرک در هر سن و منطقه‌ای کمتر دچار افسردگی می‌شوند. با این‌حال، افرادی که افسردگی حاد دارند، احساس می‌کنند که از انرژی کافی برای ورزش کردن برخوردار نیستند. دکتر لیو می‌گوید به‌جای این‌که آن‌ها را مجبور کنید از خانه بیرون بروند، بهتر است به تشویق و اعتمادسازی بپردازید. حمایت مداوم در بسیاری از موارد باعث می‌شود که افراد به‌تدریج به ورزش تمایل پیدا کنند.

۲. پرورش مغز

تریپتوفان، پیش‌ساز سروتونین، برای سلامت روان ضروری است. کمبود تریپتوفان باعث کاهش تولید سروتونین شده و عملکرد طبیعی سیستم عصبی را دستخوش تغییر می‌کند.

توصیه دکتر لیو این است که برای افزایش سطح سروتونین و بهبود خلق‌وخو از غذاهای حاوی تریپتوفان مانند جو دوسر، آجیل، سالمون و روغن ماهی استفاده کنید. با این‌حال، مغز ممکن است گاهی نتواند سروتونین تولید کند. در این حالت، مصرف بالای تریپتوفان نیز نمی‌تواند به‌تنهایی افسردگی را برطرف کند.

۳. دارو: احتیاط به خرج دهید

داروهای ضد افسردگی در زندگی بسیاری از افراد تغییرات جدی ایجاد می‌کنند، اما همگی خطرات خاص خود را به همراه دارند. لیو معتقد است که تمام داروها ممکن است عوارض جانبی داشته باشند و باید علائم نگران‌کننده را بلافاصله به پزشک گزارش کنید.

مطالعات نشان داده‌اند که مصرف طولانی‌مدت داروهای ضد افسردگی با افزایش خطر بیماری عروق کرونر، مرگ‌و‌میر به دلیل بیماری‌های قلبی-عروقی و مرگ‌و‌میر کلی ارتباط مستقیم دارد.

بیشتر داروهای ضد افسردگی برخلاف داروهای خواب‌آور اعتیادآور نیستند. به گفته لیو، افراد مبتلا به افسردگی حاد ممکن است پس از ۳ تا ۴ هفته درمان به شکل قابل‌توجهی بهبود پیدا کنند، اما نباید در این مرحله از مصرف دارو دست بردارند. قطع زودهنگام دارو می‌تواند موجب بازگشت افسردگی شود که اغلب از فاز اولیه بیماری شدیدتر خواهد بود.

به‌طور کلی، افرادی که از افسردگی حاد رنج می‌برند باید دست‌کم ۶ ماه داروی ضد افسردگی بخورند. اگر بهبودی حاصل شد، دوز دارو به‌تدریج کاهش می‌یابد یا مصرف آن به دستور پزشک متوقف می‌شود.

همدلی بهترین داروست

کمک به کسی که از افسردگی رنج می‌برد، مستلزم بردباری، همدلی و پیگیری است. مسئله این نیست که یک راه‌حل فوری پیش پای او بگذارید، بلکه باید به‌طور مستمر در کنار او باشید. با حمایت درست و دریافت کمک از متخصص- درصورت نیاز- بهبودی به هدفی واقعی و دست‌یافتنی بدل خواهد شد.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی