خشم یکی از احساسات قوی و درونی انسان است و با پرخاشگری که ابراز بیرونی آن است، متفاوت است. خشم میتواند بهصورتهای مختلفی ابراز شود، اما پرخاشگری معمولاً بهصورت رفتارهای فیزیکی یا کلامی بروز میکند که به قصد آزار رساندن به دیگری انجام میشود. پس هر جا در این مقاله از خشم استفاده میکنیم، دقیقاً مفهوم احساس است و نه ابراز بیرونی آن.
خشم یک احساس قدرتمند است، زیرا اغلب اوقات با احساساتی مثل ترس، ناامیدی و خستگی همراه است که حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی برای ما است و اگر آنقدر جسارت داشته باشید که بهجای سرکوب یا آزاد کردن بیقید و شرط آن، شجاعانه به درون آن بروید و کنکاش کنید، مسلماً گنجی گرانبها بهدست میآورید.
دروننگری به ما میآموزد تا کاوش عمیق در دنیای درونی خود و تحلیل احساسات، افکار و رفتار داشته باشیم. بیشتر عواملی که باعث خشم ما میشود بهخاطر باورهایی است که راجع به خود یا دیگری داریم و انتظار داریم همیشه امور منصفانه و در راستای خواستهها و منافع ما باشد.
فرقی نمیکند ما احساس خشم را مثبت برآورد کنیم یا منفی، حق داشته باشیم از موضوعی خشمگین باشیم یا نه. روانشناسان معتقد هستند ما در چرخه سهگانه احساس، افکار، اقدام قرار داریم. این یعنی درست است که در وهله اول احساسی را تجربه میکنیم، اما نحوه افکار ما و بعد انتخاب رفتار است که وجه تمایز انسان خودکنترل و تحریکپذیر را نشان میدهد.
مثلاً در محیط کار همکاری داریم که بهطور مستقیم عملکردش روی کار ما تأثیر میگذارد اما او خونسرد و اهمالکار است؛ در نتیجه همیشه حسی از تحریکپذیری و عصبانی شدن را داریم. حالا اگر فکر من این باشد که او تنبل است و قصدش این است کار من را زیر سؤال ببرد، قطعاً رفتار همراه با خشم و نارضایتی خواهم داشت؛ اما اگر فکر کنم ما با هم در حال انجام کاری هستیم و بهتر است با چند تکنیک ساده او را متوجه مدیریت زمان کنم، بهطور حتم هم آرامش فکری خواهم داشت و هم اینکه نیکخواه بودن من بر روی او تأثیر خواهد گذاشت.
آلبرت الیس معتقد است سه باور غیرمنطقی اصلی وجود دارد که هر یک اصرار دارند زندگی باید به روش خاصی باشد.
- کمال فردی: من باید خوب عمل کنم و تأیید دیگران را جلب کنم و زمانی که آنطور که باید خوب عمل نکنم، ناکافی و بیلیاقت هستم.
• پذیرش اجتماعی: دیگران باید منصفانه و مهربانانه با من رفتار کنند. اگر این کار را نکنند، خوب نیستند و مستحق مجازات هستند.
• راحتی و انصاف: من باید آنچه را که میخواهم بهدست بیاورم. وحشتناک است اگر به آنچه میخواهم نرسم و بدبخت خواهم شد.
چه مسأله باورهای ما باشد یا محرکهای بیرونی، متخصصان علوم رفتاری معتقد هستند وقتی خشم از حدی فراتر برود باعث میشود ما به خود و دیگران آسیب برسانیم. اما اگر بتوانیم ارزشهایی مانند مهربانی، ازخودگذشتگی و بخشش را در خود پرورش بدهیم و در تمامی کارهای روزمره خواستهها و نیازهای دیگران را هم در نظر بگیریم، آن وقت زمانی که دچار بحران شویم، نگرش ما مانند سپر عمل میکند. اما اگر ما همیشه در ذهنمان با دیگران درگیر باشیم و یا باور منفی نسبت به انسانها داشته باشیم، آن وقت با اولین چالش کنترل خود را از دست میدهیم.
خشم ابراز نشده و سرکوبشده میتواند زمینهساز افسردگی و اضطراب شود و تأثیر بسیار زیادی بر روابط ما بگذارد و ما در یک چرخه معیوب نشنیدن یا شنیده نشدن با طرف مقابل قرار بگیریم. از طرفی، خشمهای کهنه و چرکینشده باعث مشکلات سلامتی مانند فشار خون بالا، مشکلات قلبی عروقی، سردردهای مزمن و مشکلات گوارشی میشود.
از آنجا که بشر همیشه با مدیریت خشم سر و کار داشته، بگذارید این بار از راهنمایی خردمندانه گذشتگان بهره ببریم.
نسبت به احساسات و نیازهای خود آگاه باشیم. تقریباً انسانها میدانند چه عواملی باعث تحریک احساسات آنها میشود. اگر زیاد دچار خشم میشوید، جستجو کنید کدام نیاز خود را نادیده میگیرید.
خشم شبیه شعله گرفتن هیزم خشک است. قبل از اینکه غیرقابل مهار شود، کنترلش کنید.
بسیاری از واکنشهای ما هنگام خشم مثل شکستن وسایل، فریاد زدن و توهین کردن بر اساس الگوبرداری از انسانهای خشمگینی است که در زندگی دیدهایم، تا جایی که میتوانید با افراد آرام معاشرت کنید و از اشخاص تحریکپذیر و عصبانی دوری کنید.
شنیدن موسیقی آرامشبخش، مدیتیشن کردن، آرام گام برداشتن و آرام صحبت کردن باعث میشود ذهن ما آرام بگیرد؛ ذهن آرام خشم نمیگیرد.
از روان خود محافظت کنید و در موقعیتهای پرریسک و غیرقابل پیشبینی کمتر قرار بگیرید. کنترل کردن شرایط بیرونی حقیقتاً بر خلقوخوی ما تأثیر میگذارد.
عواملی مانند خستگی و گرسنگی ما را تحریکپذیر میکنند. در این شرایط کمتر با دیگران درگیر شوید.
سعی کنید از نیروی شوخطبعی خود بهره ببرید. شوخطبعی به معنای تمسخر کردن نیست، بلکه در نظر گرفتن موقعیتهای متضاد باعث ایجاد خنده میشود.
هنگام بروز احساس خشم، پیادهروی، تنفس عمیق، حمام کردن، نوشتن و نوشیدن مایعات به ما کمک میکنند.