همدلی توانایی تصور احساس شخص دیگری در یک موقعیت خاص و پاسخ دادن با توجه ویژه است. همدلی زمانی در کودک شکل میگیرد، که درک میکند دیگران میتوانند افکار و احساسات متفاوتی نسبت به او داشته باشند.
نقاط عطف در همدلی
اولین گام مهم برای پرورش همدلی در کودکان، از ارتباط ایمن و محبتآمیز ما با فرزندانمان آغاز میشود. وقتی کودک ما در موقعیتها، هیجانات متفاوتی را تجربه میکند، پذیرش احساسات او کمک میکند تا کودک نسبت به نیازها و دلمشغولیهای دیگران حساستر شود و میآموزد تا علاوه بر مشاهده خودش و احساساتش، به واکنشهای دیگران نیز توجه کند. در این مرحله بهتر است کمک کنیم تا دایره لغات عاطفی کودک افزایش یابد تا راحتتر بتواند هیجاناتی را که تجربه میکند یا در دیگران مشاهده میکند به درستی نامگذاری کند.
در مرحله بعد، با تکرار و تمرین این مهارت را در او نهادینه کنید. در ادامه راهکارهایی را برای پرورش مهارت همدلی در کودکان ارائه میدهیم؛ اما به خاطر داشته باشید که کودکان از طریق مشاهده بهتر یاد میگیرند، پس مناسب است که خود ما الگو این رفتار باشیم.
چند پیشنهاد برای ایجاد حس همدلی در کودکان
از رفتارها و احساسات پرمهر او استقبال کنید: یکی از سادهترین راهکارها توجه به رفتارهای خود کودک است. کودکان بهطور ذاتی تمایل دارند که به اتفاقات اطرافشان واکنش نشان دهند. هر زمان که این واکنش مثبت و از روی مهر بود آن را مورد توجه قرار داده و تشویق کنید. مثلا وقتی کودک، خواهرش را بغل میکند میگوییم چه خوب است که با خواهرت مهربان هستی.
توجه او را به نشانههای غیرکلامی جلب کنید: اشاره کردن به حالتهای چهره، بدن یا آواهای دیگران به کودک کمک میکند تا درک بهتری از احساسات دیگران داشته باشد. مثلا در موقعیتی که کودک با دوستش دچار چالش میشود میتوانید به او بگویید: وقتی دست دوستت را میکشیدی به صورت او دقت کردی؟ او اخم کرده بود و سعی میکرد دستانش را از دست تو خارج کند.
در موقعیتهای مختلف از احساس او بپرسید: از هر موقعیتی برای ارتباط با کودکتان بهره ببرید. این میتواند حین دیدن کارتون یا شنیدن قصه باشد یا هنگام خرید کردن یا ایستادن پشت چراغ قرمز. حتی میتوانید در مورد احساسات دیگران هم بپرسید. مثلا، وقتی آن کودک به زمین افتاد به نظرت چه احساسی داشت؟ این پرسشها به کودک کمک میکند تا راجع به نگرانیها و علایق دیگران فکر کند.
از احساسات خودتان بگویید: بعضی از والدین فکر میکنند اگر با کودکانشان در مورد احساساتی که تجربه میکنند گفتگو کنند، خودشان را در موقعیت ضعف قرار میدهند و از آن به بعد به قول معروف حنایشان رنگ ندارد. از طرفی والدینی هستند که با کودکان خود درد و دل میکنند و مشکلات و مسائل خود را با آنها در میان میگذارند. این تکنیک بسیار متفاوت است. مثلا وقتی از سر کار به خانه میآیید، بگویید امروز بسیار خوشحال هستم چون توانستم در محل کارم امتیاز بالایی دریافت کنم و از طرف رئیسم تشویق شدم.
از تکنیک نقش بازی کردن استفاده کنید: میتوانید در غالب بازی با کودک نقشهای متفاوتی را اجرا کنید. ابتدا میتوانید از داستانها شروع کنید. وقتی برای کودک داستان میخوانید میتوانید لحن خود را در موقعیتهای مختلف تغییر دهید یا لحظهای مکث کنید و از کودک بپرسید شخصیت داستان الان چه احساسی را تجربه میکند و در مرحله بعد از کودک بخواهید خودش را در جایگاه شخصیتهای مختلف داستان بگذارد و بعد بگوید چه احساسی را تجربه میکند.
صبور باشید: توسعه همدلی زمان میبرد. احتمالا کودکان تا سهسالگی موجودات کاملا همدلی نخواهند بود (بعضی از نوجوانان و حتی بزرگسالان نیز هستند که کامل این مهارت را به دست نیاوردهاند). به خاطر داشته باشید که همدلی یک مهارت پیچیده است و در طول زندگی فرزندتان به رشد خود ادامه میدهد. زمانهایی که کودک نامهربان رفتار میکند به او یادآوری کنید. زیرا وقتی رفتاری تبدیل به عادت نشده راحتتر تغییر میکند. از سوی دیگر بدانید فرزندانتان چه برنامههایی را گوش میدهند یا تماشا میکنند. آنها را از دیدن تصاویر بیرحمانه و تحقیرآمیز برحذر دارید.