برای همه ما پیش آمده که برههای از زندگی، بسیار سخت و طاقتفرسا میشود، بهگونهای که تسلط خود را بر رفتار و احساسات را از دست میدهیم و آنچه تجربه میکنیم، سیلی از افکار منفی، ناکامی و ناامیدی است.
نکته بسیار جالب، تحقیقاتی است که در این حوزه انجام شده است. سؤال محققان این بود: کسی که در زلزله کل اعضای خانوادهاش را از دست داده و کسی که در حادثه رانندگی کل اعضای خانوادهاش را از دست داده، کدام یک راحتتر با این موضوع کنار میآید؟
نتایج نشان داد با وجود اینکه هر دو گروه اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه میکنند، اما گروهی که در یک فاجعه عمومی نزدیکانشان را از دست دادهاند، سریعتر بهبود مییابند.
وقتی محققان علت را بررسی کردند، پی بردند که مهمترین مسئله، حمایت روانی اجتماعی است. مثال کوچکش را میتوان در جوامع شرقی مثل ما مشاهده کرد؛ زمانهایی که کسی بیمار میشود یا عزیزی را از دست میدهد، ما به دیدار آن خانواده میرویم، هدیه یا خوراکی تهیه میکنیم و سعی میکنیم اعضای خانواده را دلداری دهیم و با آنها همدردی کنیم. همین کاری که ما بهصورت سنتی انجام میدهیم، در فرآیند بهبودی بسیار تأثیرگذار است.
بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند که افراد برخوردار از حمایتهای اجتماعی، تابآوری روانی بیشتری دارند و از لحاظ روانی در مقابل مشکلات و فشارهای زندگی مقاومتر هستند.
راهکارهایی برای مدیریت شرایط سخت و ارتقای سلامت روان
- پذیرش شرایط: گاهی اوقات پذیرش اینکه برخی شرایط خارج از کنترل ما هستند، میتواند به کاهش استرس و نگرانی کمک کند. این بدان معنا نیست که دست از تغییر شرایط برداریم، بلکه باید با واقعیتهای موجود روبهرو شده و برای بهبود شرایط قدم برداریم.
- تمرکز بر چیزهایی که تحت کنترل شماست: درست است که در شرایط سخت ممکن است همهچیز از دست برود، اما نحوه واکنش به مشکلات و چگونه مراقبت کردن از خود هنوز تحت کنترل ماست. مثلاً تحقیقات نشان میدهد کسانی که در فجایع طبیعی به کمک دیگران شتافتند، نسبت به کسانی که در خود فرومانده بودند، زودتر بر اضطراب خود غلبه کردند.
- نگاه مثبت: شاید خیلی سخت باشد که وقتی اوضاع بههمریخته است، نگرش مثبت داشته باشید. اما اگر به این موضوع معتقد باشید که هر چیزی در جهان دو روی سکه دارد و در کنار اتفاقات بد و ناگوار، اتفاقات مثبت نیز در جریان است، آنوقت در چنین شرایطی به دنبال دیدن زاویههای متفاوت خواهید بود.
- حمایت اجتماعی: صحبت کردن با دیگران و دریافت حمایت از دوستان و خانواده، میتواند احساس تنهایی را کاهش داده و امیدمان را به آینده افزایش دهد. البته این یک ارتباط دوطرفه است و ما لزوماً دریافتکننده نیستیم. همدلی و مهربانی مانند یک چرخ عمل میکند؛ وقتی به چرخش درمیآید، همه از آن نفع میبرند. اما اگر منتظر باشیم که اول کسی ما را حمایت کند، ممکن است این اتفاق هرگز رخ ندهد. لزومی هم به کارهای بزرگ نیست، حتی یک لبخند کوچک میتواند دل کسی را گرم کند یا جمع کردن یک زباله از روی زمین محیط ما را تمیزتر کند.
- توجه به لحظه حال: ما میدانیم که توجه بیشازاندازه به گذشته ما را غمگین و تمرکز بر آینده، ما را مضطرب میکند. بنابراین، زندگی در لحظه حال و ایمان به اینکه دستی قدرتمند در حال چرخش زمین و آسمان است، باعث میشود برای از دست دادن چیزی نگران نشویم.
به قول شاعر:
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران، غم مخور
- یادگیری مهارتهای جدید: شاید بارها شنیده باشید که کسی بعد از اخراج از محل کارش، شغل مورد علاقه خود را دنبال کرده و بسیار خوشحال است؛ یا مادری که فرزندش را از دست داده و تصمیم گرفته برای کودکان بیسرپرست قصه بگوید. بسیاری از افراد از نیروی غم و اندوه خود برای انجام کاری بزرگ بهره بردهاند. یادگیری مهارتهای جدید همیشه شور و شوق ایجاد میکند و باعث میشود با انگیزه و هدف به زندگی ادامه دهیم.
- فعالیت بدنی: هرگز فراموش نکنید هورمونها نقش بسیار مهمی در خلقوخو دارند. داشتن فعالیتهای بدنی از هر نوع، باعث ایجاد شادی و نشاط میشود و خمودی و کسالت را از بین میبرد. یک برنامه ورزشی منظم، به شما کمک میکند تا راحتتر از پس دغدغهها و فشارهای ذهنی برآیید.