نیلوفر رستگار
تعطیلات سال نو، زمان بسیار خوبی است که ما همراه طبیعت نو شدن را تجربه کنیم. فارغ از داشتن فرصتی برای استراحت، انگار این طبیعت است که ما را سرِ شوق میآورد و با وزش نسیم خوشایند و بوی گلها یادآوری میکند که بعد از سختی و سرما، این نور است که زاییده میشود و برای ما پیامآور شادی است.
دروننگری و قدرت شفاگر نوشتن
اصطلاح دروننگری یا نگاه به درون یک روش سنتی برای درک چگونگی حالات ذهنی است که به طرق مختلف در ادبیات خودشناسی به کار میرود. دروننگری به ما کمک میکند تا شاهد رفتار و اندیشههای خود از زاویه سومشخص باشیم و بتوانیم درک درستی از خود داشته باشیم.
نوشتن یکی از ابزارهای قدرتمندی است که به سازماندهی ذهنی ما کمک میکند و مانند جاده مستقیمی است که به اعماق وجود ما میرسد و به ما میگوید چه کسی و چرا هستیم. نوشتن درهای آگاهی را به روی ما باز میکند، گذشته ما را التیام میبخشد و حال ما را غنی میکند، به ما آرامش میدهد و الهامبخش برای آینده ما است.
عموماً وقتی در طی روز مشغول انجامدادن کاری هستیم و حتی زمانهایی هم که استراحت میکنیم این مغز ما است که نشخوار میکند، اما فقط زمانی که مینویسیم انگار جهان از حرکت میایستد و ما در خلسهای عمیق فرو میرویم. شاید برای کسی که عادت به نوشتن ندارد، به شکل دیدن در تاریکی است. ابتدا هیچچیزی را نمیبینید اما وقتی چشمانتان به تاریکی عادت کرد، آرامآرام دنیای ذهنتان خود را عیان میکند.
شروعی آسان و بدون فشار
اگر جزو کسانی هستید که نوشتن برای شما سخت است، خیلی به خودتان فشار نیاورید. از روزی ۱۰ دقیقه شروع کنید تا برای شما تبدیل به عادت شود. این میتواند نوشتن خاطرات یا روزمرگیها باشد یا با یک جمله ناتمام شروع کنید. مثل:
سختترین چیز……
اگر زودتر میدانستم….
یا
تحملش راحتتر بود اگر…..
روایتگری، نه قضاوتگری
نکتهای که در نوشتن بسیار حائز اهمیت است، این است که ما قصد نداریم بهدنبال نتیجه یا پیدا کردن مقصر و حتی سرزنشکردن خود باشیم؛ بلکه صرفاً روایتکننده هستیم. چیزی شبیه یک گفتوگوی صمیمانه با درون خود که احساسات و افکار خود را مطرح میکنیم. به زودی متوجه میشوید بخشهایی از ماجرا که تا به امروز نادیده گرفته بودید، جلوی چشمان شما رژه میروند و از اینکه تا به امروز آنها را ندیده بودید، شگفتزده میشوید.
چند پیشنهاد ساده برای کمک به خودشناسی از طریق نوشتن
به لحظات مهم، باورها و تجربیات خود با چشمانی تازه نگاه کنید:
این بدان معناست که بایستی عمیقاً حفاری کنید و به قلبِ شخصی که هستید نفوذ کنید. صادق باشید و به کشف دلایل و چراییِ رفتار خود بپردازید.
از اینکه نسخه متفاوتی از خود میبینید، نترسید:
وقتی شروع به سفرِ خودشناسی میکنید، ممکن است با «خودی» روبهرو شوید که اصلاً شناختی از آن ندارید و این باعث شود بهراسید و از ادامه مسیر خودداری کنید. نگران نباشید و نسبت به خود، گشودگی و شفقت داشته باشید.
خود شکننده خود را در آغوش بگیرید:
بسیاری از افرادی که شروع به نوشتن میکنند متوجه میشوند که ابتدا مانند جاریکردن آب بر روی رودخانه خشک است، پر از خس و خاشاک و کدر بودن آب است؛ اما به مرور، آب شفافتر میشود و کامل میتوانید خود را در آن مشاهده کنید. بنابراین از تجربه هیجانات منفی خود نترسید و در صورت نیاز با یک متخصص گفتوگو کنید.
پازلها را بههم بچسبانید:
وقتی رویدادهای کلیدی زندگی خود را میبینید، بهدنبال نقاط مشترک باشید. بهخاطر بیاورید آنها چگونه شخصیت شما را شکل دادند. الگوها را دنبال کنید، نقاط را بههم متصل کنید؛ آنگاه متوجه خواهید شد که هیچچیزی در زندگی شما تصادفی نبوده است.
گفتوگوی با بخش خردمند خود:
در حین نوشتن ممکن است متوجه شوید که در حال گفتوگو با درونتان یا حتی یک نیروی الهی هستید. این فرایند باعث میشود بینش عمیقی راجع به باورها، ارزشها و خواستههای خود داشته باشید که تا بهحال به آن توجه نمیکردید. این زمان مناسبی است که سؤال بپرسید و خواهید دید جوابِ مناسب را دریافت خواهید کرد.
چالشها را بهعنوان فرصتی برای رشد ببینید:
زمانیکه داستان زندگی خود را مینویسید، متوجه خواهید شد اتفاقاتی که خیلی دردناک در نظر میگرفتید یا احساس شکست و ناکامی میکردید، چطور بر اثر گذر زمان فرصتی برای رشد و پیشرفت شما شده است. حتی احساساتی که زمانی برای شما غیر قابلتحمل بود، تبدیل به خاطره یا اکنون باعث خنده شما میشود.
قدردان موهبتهای زندگی خود باشید:
این تمرین را به تعویق نیندازید. سعی کنید هر شب سه موهبت زندگی خود را به یاد بیاورید و بابت داشتن آنها شکرگزاری کنید.
پیشرفت خود را جشن بگیرید:
بعد از مدتی که نوشتن را شروع میکنید، خودتان به شفاگر بودن آن پی میبرید. هر جا احساس کردید که در مسیر قرار گرفتهاید، معطل نکنید و جشنی برای خود برپا کنید و به خود متعهد شوید که این تکنیک را از خود دور نکنید و هر لحظه در حال آگاهی از خود باشید.