نویسنده: جیمز آر. گوری
دومین دور تعرفههای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای حزب کمونیست چین و شی جینپینگ حکمِ تکرار «دژاوویی» را دارد که اینبار سرانجام بدتری خواهد داشت.
نگاهی اجمالی به گذشته میاندازیم تا به شناخت بهتری از وضعیت کنونی دست پیدا کنیم.
تعرفههای ترامپ در سال ۲۰۱۸
شاید به یاد داشته باشید که دولت اول ترامپ در سال ۲۰۱۸ تعرفههای ۲۵۰ میلیارد دلاری خود را علیه چین اعمال کرد که تقریباً بلافاصله اثر کردند. سطح واردات آمریکا از چین در ماههای آتی بهشدت کاهش یافت.
قابل پیشبینی بود که کاهش واردات آمریکا از چین تا حد زیادی با افزایش واردات از کشورهای دیگر که هزینه تولید کمتری داشتند به تعادل رسید. با اینحال، خروج تولیدکنندگان از چین در دوران بایدن ادامه یافت. همچنین باید توجه داشت که دولت بایدن تا حد زیادی تعرفههای ترامپ را که علیه چین وضع شده بودند پابرجا نگهداشت.
تعرفههای ۲۰۲۵ دولت دوم ترامپ در قبال چین سنگینتر هستند
اگر با سرعت به زمان حال بازگردیم، میبینیم که سیاست تعرفهای گستردهای از جانب دولت ترامپ در دستور کار قرار گرفته که روابط تجاری جهانی را دگرگون خواهد کرد.
ما همچنین شاهد عقبنشینی فاحش پکن هستیم.
دور جدید تشدید تعرفههای متقابل به کجا ختم میشود؟
ممکن است سناریوهای مختلفی با تکیه به تنش و تجارت رقم بخورد، اما یک چیز مسلّم است: دوران طلایی چین برای تبدیل شدن به کارخانه تولیدی جهان بهسرعت به آخر خط میرسد.
همانطور که گفتیم، تولیدکنندگان از سالها پیش درحال خروج از چین بودهاند. این امر نه یک پدیده کوتاهمدت که روندی بلندمدت است.
از این گذشته، فاصله گرفتن تولیدکنندگان از چین صرفاً نتیجه سیاستهای تعرفهای دولت ترامپ نیست.
شرکتهای آمریکایی درحال خروج از چین هستند
برای نمونه، نظرسنجی اتاق بازرگانی آمریکا در چین نشان داد که ۳۰ درصد از شرکتهای آمریکایی درحال انتقال زنجیرههای تأمین خود به خارج از چین هستند یا به انجام این کار فکر میکنند. این تعداد دوبرابر بیشتر از تعداد شرکتهایی است که در سال ۲۰۲۰ در واکنش به قرنطینههای سختگیرانه پکن در دوران کرونا از چین خارج شدند.
با توجه قرنطینه فراگیر و طولانیمدت، هزاران- اگر نگوییم میلیونها- مشتری چین در کسبوکار خود دچار مشکل شده و متحمل زیان هنگفتی شدند. همهگیری به کشورهای سراسر جهان نشان داد که اتکای صرف به چین برای تأمین نیازهای تولیدی کار احمقانهای است. از اینرو، تنوع بخشیدن به زنجیره تأمین ناگهان به یک مقوله تجاری بسیار مهم تبدیل شد.
افزایش هزینه کسبوکار در چین یک عامل دیگر است. نیروی کار این کشور از منظر اقتصادی مثل سابق مطلوب نیست. با توجه به رشد طبقه متوسط و افزایش جمعیت سالخوردگان، مزایای قیمتگذاری و پایایی که زمانی چین از وجود آنها بهره میبرد کماثر شدهاند. تا زمانی که حزب کمونیست چین در رأس قدرت است، این روند به احتمال فراوان تغییر نخواهد کرد.
رفتار پکن در عرصه جهانی مشکلآفرین است
دلیل محکم دیگری که وجود دارد، افزایش تنشهای ژئوپلیتیک در بخشی از جهان است که ارتباطی با رقابت پکن و واشینگتن ندارد. بخش عمده نگرانیهای مشتریان چین بهطور کلی از رویکرد تهاجمی حزب کمونیست چین در قبال کشورهای همسایه، کل منطقه آسیا-اقیانوسیه و بلندپروازیهای جهانی این کشور نشأت میگیرد.
مانورهای جنگی نیروهای نظامی چین درحوالی تایوان و دیگر اقدامات تهاجمی علیه فیلیپین، ویتنام و ژاپن، مشتریان را از انجام تجارت با چین دلسرد کرده است.
شرکتهای اروپایی دستکم به اندازه- اگر نگوییم بیشتر- شرکتهای آمریکایی بدبین هستند. در نظرسنجی سال ۲۰۲۴ معلوم شد که تقریباً نیمی (۴۴ درصد) از اعضای اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا، دورنمای سودآوریِ تجارت در چین را تیرهوتار میدیدند. آنها مثل همتایان آمریکایی خود ابراز نگرانی کردند و گفتند که پکن دسترسی به بازار چین را محدود کرده است. این ماجرا به قبل از شروع به کار دولت ترامپ در سال ۲۰۲۵ و اجرای آخرین دور تعرفهها بازمیگردد.
کشورهای دیگر درحال جذب تولیدکنندگان هستند
شرکتهایی که زمانی تمام کارخانههای خود را در چین مستقر کرده بودند، اکنون کارخانههایی را در ویتنام، هند، ترکیه، مکزیک و دیگر کشورها افتتاح کردهاند که به بازار فروش محصولاتشان نزدیکتر بوده و از مزایای رقابتی دیگری نیز برخوردارند که از جمله میتوان به هزینه کمتر نیروی کار، دسترسی به بازار و زیرساختها اشاره کرد.
بعید است که این روند در آینده نزدیک به نفع چین تغییر کند.
با ادامه روند بهبود شرایط تجاری و محیط نظارتی، آمریکا ممکن است کسبوکارهای خود را به داخل کشور بازگرداند. درواقع، شمار قابلتوجهی از شرکتهای خارجی گفتهاند که قصد دارند خط تولید خود را به آمریکا منتقل کنند تا تعرفهها را دور بزنند. شرکتهای بینالمللی مانند سافتبانک ژاپن، شرکت تولید تراشه تیاسامسی تایوان، هیوندای کرهجنوبی با طرح سرمایهگذاری ۲۱ میلیارد دلاری در کارخانههای فولاد و خودروسازی، و چند کشور ثروتمند حوزه خلیج فارس و غیره اخیراً پیشقدم شدهاند.
به چالش چین خوش آمدید
چین در حال حاضر در فاز چالش قرار دارد، چراکه با یک آمریکای مصمم تحت ریاستجمهوری ترامپ روبهرو است که میخواهد حزب کمونیست چین را در حوزه نفوذ خود به چالش بکشد و از برتری خود در حیطه مقررات، مراجع قانونی، پیشتازی مالی و نوآوریهای فناورانه برای دستیابی به این هدف استفاده کند.
از اینرو، پکن سخت در تلاش است که با تعمیق روابط اقتصادی با کشورهایی مانند آرژانتین، برزیل و روسیه جبران مافات کند. اما اقتصاد چین بیش از همه به اتحادیه اروپا دل بسته که علاقه چندانی به افزایش ریسک اقتصادی ندارد.
اقدامات حزب کمونیست چین برای مقابله با تغییرات اساسی در نظام تولید و تجارت جهانی تا چه حد مؤثر خواهند بود؟
باید صبر کردید و دید.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: جیمز آر. گوری نویسنده «بحران چین» (وایلی، ۲۰۱۳) است و در وبلاگ خود، TheBananaRepublican.com، مطلب مینویسد. او ساکن کالیفرنیای جنوبی است.