مردم برای جلوگیری از بیماری نهایت سعی خود را میکنند. به همین دلیل است تعداد بسیار زیادی بیمارستان، داروخانه وکلینیک وجود دارد. برای بهبود یا جلوگیری از بیماری، سه روش عمده وجود دارد: داروهای آلوپاتیک غربی، طب سنتی چینی و چیگونگ.
طب آلوپاتیک غربی رایجتر از آن دو روش دیگر است (و متمایز از هومیوپاتی، که قدمت آن در غرب به بیش از ۲۰۰ سال می رسد). این روش درمانی شامل تئوری های کلینیکی و مجموعهای از شیوههای درمانی از قبیل تزریق دارو، تجویز قرص، انجام عمل جراحی، و درمان با اشعه (رادیوتراپی) است.
درطب آلوپاتیک غربی، علائم بیماری مورد بررسی و مشاهده قرار گرفته و سپس برای درمان بیمار از شیوههای درمانی مستقیم و در برخی موارد از ابزارهای مکانیکی استفاده میشود. برای مثال، تب با استفاده از تببُرها درمان می شود، التهاب با آنتیبیوتیکها و یک غده اغلب با جراحی معالجه میشود.
طب سنتی چینی که در دوران باستان به اوج خود رسید و در جهان مدرن مورد بی توجهی قرارگرفت، امروز در مسیر تجدید حیات شکوهمند گذشتهاش قرار دارد. طب چینی به جای این که همانند پزشکی آلوپاتیک غربی، رویکرد مستقیم علت و معلولی را پیش گیرد، بدن انسان را به عنوان مجموعهای یکپارچه در نظرگرفته و ازعلوم سنتی از قبیل سیستم نصف النهاری، تئوری یین و یانگ، و تئوری عناصر پنج گانه استفاده میکند.
پزشکان طب سنتی چینی با شناختی صحیح و اصولی از سلامت بدن انسان، یک سری متغیر از قبیل هماهنگی زندگی با محیط و رابطهی میان ذهن و جسم را به وضوح مورد توجه قرار میدهند. برای مثال، پزشکان طب سنتی چینی متوجه شدند که احساسات و هیجانات قوی مثل عصبانیت به کبد صدمه وارد کرده، و اضطراب ناشی از وحشت موجب آسیبهای کلیوی می شود. بنابراین مؤثرترین راه درپیشگیری و درمان بیماریها، نه تنها استفاده از دارو است بلکه روشهایی همچون تکنیکهای اصلاح فردی و تغییر رفتارها و خلقیات ناپسند نیز به انسان در حفظ تعادل و هماهنگی در زندگی کمک می کند.
دوستی صمیمی دارم که استاد دانشگاه است.عادت ماهیانه ی او به طور ناگهانی قطع شد. وی احساس نگرانی می کرد و به پزشکان بسیاری مراجعه کرد. به تشخیص پزشکان وی دچار مشکل زنان شده بود و بنابراین مقدار بسیار زیادی دارو برای او تجویز کردند، اما معالجات موثر واقع نشد.
مدتی بعد، به پیشنهاد دوستی به یک پزشک مسن با تجربه در طب سنتی چینی مراجعه کرد. این پزشک پس از انجام یک سری آزمایشات، بیماری وی را به ضعف و نقصان انرژی معده نسبت داد. بنابراین داروی طب سنتی چینی را برای او تجویز نمود که البته تأثیر بسیار خوبی در بهبود بیماری وی داشت.
ممکن است غیرطبیعی به نظر برسد که علت یک بیماری زنان به معده مربوط باشد. اما این موضوع نشان میدهد که پزشک طب چینی درکی عمیقتر از سلامتی و بیماری بدن انسان دارد و می تواند یک شیوهی درمانی متفاوت با نتیجهای موفقیتآمیزرا دراختیار قراردهد.
چی گونگ، که ظاهراً لغتی جدید و امروزی است، در واقع به تمرین پرورش نفس اشاره می کند که تاریخی چند هزار ساله دارد. اگر علم پزشکی غربی و طب چینی موثر واقع نشود، مردم مخصوصاً آسیایی ها به سمت چیگونگ روی میآورند.
ممکن است برای مبتدیان اینطور به نظر برسد که چی گونگ تنها شامل تمریناتی است که “چی” یا انرژی حیاتی را تنظیم میکند. اما با درکی عمیقتر میتوان به این نتیجه رسید که بیماری ریشه در کارمایی دارد که در گذشته ایجاد کردهایم. بنابراین برای درمان اساسی یک بیماری، انسان میبایست بدهی کارمایی را که قبلاً به وجود آورده است را بپردازد. به علاوه، تمام انسانها باید مهربان، راستگو، و بردبار باشند. این سه فضیلت راهی اساسی برای دستیابی به درمان بیماریها را فراهم میکنند.
من در تایوان خانمی میانسال را ملاقات کردم که سرطان سینه داشت. او پس از انجام تمرین فالون گونگ، که یکی از روشهای چیگونگ است، یک روز در حین انجام تمرین مدیتیشن، یک ماهی نقرهای را دید که نفرتی عمیق نسبت به او داشت. او بلافاصله به خاطرآورد که در گذشته این نوع خاص از ماهی را کشته است و ماهی به قدری از وی متنفر بوده که به شکل بیماری در این بعد متجلی شده بود. از زمانی که او تزکیه با آن سه اصل را آغاز نمود، سرطان سینه وی ناپدید شد.
براساس مفاهیم موجود در طب سنتی چینی کارمای جمع شده در بدن ما ناشی از اعمال ناپسندی است که در طول این دوره از زندگی یا زندگیهای قبلی انجام داده یا باعث صدمه زدن به دیگران شدهایم. رنج کشیدن یکی از ابزارهای زدودن و پاک کردن این کارما است.