گریگوری کاپلی رئیس انجمن مطالعات راهبردی بینالمللی واشینگتن و سردبیر مجله آنلاین دفاع و سیاست راهبردی خارجی است. کاپلی که در استرالیا متولد شده است، نشان استرالیا را دریافت کرده و بهعنوان کارآفرین، نویسنده، مشاور دولتی و سردبیر نشریه دفاعی فعالیت داشته است. آخرین کتاب او تحت عنوان «جنگ تمامعیار جدید در قرن بیستویکم و عامل همهگیری ترس» منتشر شده است. او در این مقاله حمله حزب کمونیست چین به تایوان قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را بررسی کرده است.
شاید شی جین پینگ، رهبر حزب کمونیست چین، احساس کند که تنها شانس او برای فتح تایوان و ماندن در رأس قدرت این است که دست به کاری کارستان بزند و قبل از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر برای فتح تایوان وارد عمل شود.
بسیاری از مخالفان سرسخت او در حزب کمونیست چین ممکن است از سر ناچاری با او همنظر باشند.
این منطق از دید افرادی که چین را تحت نظر دارند، هرچقدر هم شناخت چندانی از عملکرد شی نداشته باشند، قابل درک است.
نیروهای مسلح تایوان هر روز در حال توسعه هستند و متحدان این کشور نیز عزم و اراده خود را برای مقاومت در برابر تهاجم پکن به تایوان دوچندان کردهاند.
هرچه شی فتح تایوان را بیشتر به تأخیر بیندازد، کار دشوارتر شده و جایگاه او با فروپاشی اقتصادی پکن دچار تزلزل خواهد شد. مهمتر از همه آنکه انتخابات آمریکا در ۵ نوامبر ممکن است به بازگشت دونالد ترامپ، رقیب سرسخت چین کمونیست، به عرصه قدرت منجر شود.
مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید تایوان، ویلیام لای (لای چینگ-ته)، در ۲۰ مه به منزله ضربالاجلی بود که شی قصد داشت متعاقب آن رأیدهندگان تایوانی را به دلیل انتخاب رئیسجمهوری که در برابر الحاق این کشور به سرزمین اصلی چین مقاومت میکند، گوشمالی دهد. حزب کمونیست چین از زمان انتخابات تحرکات نظامی خود را علیه جمهوری چین (یا همان تایوان) تشدید کرده است.
با اینحال، تهاجم نظامی رژیم چین به جمهوری چین بسیار خطرناک است. پافشاری شی روی فتح تایوان بهعنوان تنها راه حفظ قدرت از این واقعیت حکایت دارد که او از زمان لغو رویکرد رهبری جمعی در حزب کمونیست که از زمان مرگ مائو تسهتونگ در سال ۱۹۷۴ تا سال ۲۰۲۲ پابرجا بوده، شخصاً در امور راهبردی کشور تصمیمگیری میکند.

تردیدی نیست که تایوان، ژاپن، آمریکا، هند و دیگر کشورهایی که نگران تهاجم احتمالی حزب کمونیست چین هستند، باید آماده باشند تا در لحظه مقرر با توانمندیهای نظامی چین مقابله کرده و بر آنها چیره شوند. اینکه آنها بتوانند دست به چنین کاری بزنند، دور از ذهن نیست. از اینرو، دلایل بهظاهر محکمی وجود دارد که پکن به پشتوانه آنها از حمله به تایوان چشمپوشی میکند.
اهداف شی (مائوئیسم برای چین و بقای خود در قدرت) لزوماً با اهداف یا اولویتهای مخالفان او در بین مردم و حزب کمونیست همخوانی ندارند. دستگاههای اطلاعاتی باید روی اختلافات شی و دیگر نهادهای قدرت تمرکز کرده و دریابند که کدام جناح میتواند آغازگر عملیات نظامی چین باشد.
با اینحال، شی ممکن است به مخالفان حزب خود نشان داده باشد که اگر در انتخابات به پیروزی نرسد، حزب کمونیست پابرجا نخواهد ماند.
موانع زیادی بر سر راه عملیات نظامی قاطعانه شی جین پینگ علیه تایوان در سال ۲۰۲۴ وجود دارد و موفقیت در این عملیات نیز با مشکلات بیشتری روبهروست. با اینحال، شی از زمان بیستمین کنگره حزب کمونیست چین (۱۶ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲) تاکنون نقش پررنگی در پاکسازی یا سرکوب مخالفان خود داشته است. این مسئله در بحبوبحه انتقادات فزاینده از سیاستهای شی که به ورشکستگی اقتصادی سرزمین اصلی چین، فروپاشی طرح کمربند و جاده و افول تجارت چین در سراسر جهان منجر شده، ضرورت بیشتری یافته است.
در حال حاضر تمام شاخصها از شکست نهایی یا قریبالوقوع شی بهعنوان رهبر چین کمونیست حکایت دارند. مشخص است که عامل محرکِ خروج او از عرصه قدرت باید «انفجاری» باشد: رمزواژهای برای اعمال خشونت در داخل یا در ماجراجوییهای خارجی یا هردو. تصمیم شی درباره اینکه حمله به تایوان (و حفظ قدرت خود) تا حدی امکان موفقیت دارد، مبحثی سلیقهای است که تحلیلگران اطلاعاتی خارجی باید روی آن تمرکز کنند.
واضح است که تفسیر شی از نسبت ریسک به پاداش باید کلنگرانه باشد، نه آنکه همچون دیگر ناظران چینی و خارجی بهعنوان ریسک مقبول در نظر گرفته شود. شی با قدرت تمام به پاکسازی مخالفان خود در نیمه اول سال ۲۰۲۴ ادامه داده و به نظر میرسد که بدنه اصلی مخالفان در حزب کمونیست دیگر نمیتوانند خود را ساماندهی کنند. با اینحال، هرگونه توطئه علیه شی بشدت سرکوب شده و خارجیها از آن بیخبر میمانند. از اینرو، شورش سیاسی- درصورت امکان- ناگهانی رخ خواهد داد. بدین ترتیب، شی برای برهم زدن ثبات مخالفانش باید به رفتار تهاجمی و غیرقابل پیشبینی خود ادامه دهد.
در نتیجه، سال ۲۰۲۴ باید سال «پیامهای راهبردی» یا ارسال پیامهای غیرمستقیم بین حزب کمونیست چین/شی و مخالفان آن بویژه آمریکا باشد که هماکنون نیز در جریان است.
اهداف پیامهای راهبردی شی در وهله اول به رهبری حزب کمونیست و مردم مربوط میشوند و در وهله دوم آمریکا را نشانه میگیرند. شی باید حواسها را از بحرانهای واقعی که مردمان سرزمین اصلی چین با آنها دستوپنجه نرم میکنند منحرف کند تا مطمئن شود که مخالفان حزب کمونیست چین با استقبال مردم مواجه نمیشوند. این امر به منزله تشدید ادراک تهدید خارجی است که بویژه از جانب آمریکا احساس میشود.
تیم شی جین پینگ در ماه فوریه مدعی شد که آمریکا خود را برای استقرار ناوگانی متشکل از پنج ناو هواپیمابر نیروی دریایی آمریکا در سواحل چین و کره آماده میکند که تاکنون بیسابقه بوده است.
این ادعا نیز خلاف واقع بود.
جیمز فانل، ناخدای بازنشسته نیروی دریایی آمریکا و رئیس سابق اطلاعات نیروی دریایی در ناوگان هفتم آمریکا، میگوید این پیامها با هدف مشروعیت بخشیدن به تحرکات نظامی حزب کمونیست چین تا روز مراسم تحلیف رئیسجمهور تایوان در ۲۰ مه طراحی شدهاند.
او همچنین افزود که بیش از یک دهه از زمانی که آمریکا یکی از ناوهای خود را- نه پنج ناو- در ناحیه غربی طول جغرافیایی ۱۲۵ مستقر کرده بود میگذرد. در همینحال، نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق آزمایش دریایی سومین (و پیشرفتهترین) ناو خود، فوجیان، با ظرفیت ۸۰هزار تن را کلید زده است. این آزمایش قدرت چین را به رخ میکشد؛ اما اگر شی قصد داشت در سال ۲۰۲۴ عملیات نظامی خود را علیه تایوان آغاز کند، چنین آزمایشی لزوماً به کار او نمیآمد.
آغاز جنگ حزب کمونیست چین علیه تایوان در سال ۲۰۲۴ میتواند به واکنش فوری و گسترده ژاپن و آمریکا منجر شود (صرفنظر از بازیگرانی مانند ویتنام و هند که در کنار چین خودنمایی خواهند کرد) که احتمالاً باعث میشود فوجیان برای اطمینان از عدم دسترسی آنها به ناوگان ارتش آزادیبخش خلق مورد هدف قرار گیرد.
این مسئله به منزله اعتماد بیش از اندازه به توانمندیهای دریایی و هوایی آمریکا یا متحدان آن نیست، بلکه میگوید پاسخ به تهاجم چین به تایوان از جانب طیف وسیعی از کشورهای مخالف منکوبکننده خواهد بود. این تحلیل به توانمندیهای نامعلوم اما قابلتوجه ارتش آزادیبخش خلق توجه ندارد.
واضح است که توانمندی و وفاداری ارتش آزادیبخش خلق از نگاه مقامات حزب کمونیست و تحلیلگران خارجی سؤالی بیجواب باقی میماند.
با اینحال، چه گزینههایی برای شی باقی مانده است؟
آیا در بین مخالفان شی در درون حزب کمونیست کسانی هستند که حس کنند اگر رژیم چین در لحظه کنونی به تایوان یورش نبرد- و بهطور پیشفرض، به آمریکا- ممکن است فرصت دوبارهای پیدا نکند؟ یا اینکه اگر چین دست به این اقدام مخاطرهآمیز نزند، آینده کشور از دست خواهد رفت؟
این دیدگاه شبیه همان رویکردی است که دولت ژاپن را به حمله پرخطر به بندر پرل هاربر در هفتم دسامبر ۱۹۴۱ واداشت؛ همان اشتباهی که بسیاری از مقامات ارتش آزادیبخش خلق و حزب کمونیست چین متعهد شدند که دوباره درگیر آن نشوند. از اینرو، مجموعه اقدامات شی در یک دهه گذشته با هدف تضعیف ثبات اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا صورت گرفته است.
از اینرو، آیا حمله نظامی مستقیم ارتش آزادیبخش خلق به تایوان ناچاراً به نیاز شی به انجام مجموعهای از حملات راهبردی به اهدافی در ژاپن، اقیانوس آرام مرکزی (بویژه منطقه گوام) و حتی سرزمین اصلی آمریکا منجر خواهد شد؟
این پرسش بیپاسخ مانده است؛ اما تشابه شی به دیگر رهبران ایدئولوژیک، مانند آدولف هیتلر، که از فرماندهی مطلق برخوردار بودند، شایان توجه است.
رویه مرسوم این است که سال منتهی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را اینطور در نظر بگیریم که این کشور، یا دیگر نقاط جهان را نادیده میگیرد یا بهنحوی در سطح بینالمللی عمل میکند که حامی و نمایانگر منافع رئیسجمهور فعلی کشور باشد که به دنبال پیروزی مجدد در انتخابات است.
از اینرو، پکن نهتنها باید پیامدهای راهبردی نامطلوب و احتمالی ناشی از انتخاب دوباره رئیسجمهور سابق آمریکا، ترامپ، را در نظر بگیرد، که باید به این نکته نیز توجه کند که دولت فعلی جو بایدن نیز برای بقای سیاسی و حفظ منافع راهبردی آمریکا راهی جز واکنش شدید در برابر تهدید حزب کمونیست چین در قبال تایوان نخواهد داشت.
از اینرو، بهرغم آنکه مخالفان کمونیست شی به دلیل اینکه چینِ کمونیست را به نقطه فروپاشی کشانده و قصد بازگشت به دوران مائو را دارد، از دست او عصبانی هستند، ممکن است حس کنند که در سرنوشتشان مقدر شده که برای بیرون کشیدن رژیم و حزب کمونیست از ورطه نابودی راهی جز اقدام نظامی ندارند. با اینحال، این پرسش همچنان پابرجاست که آیا ارتش آزادیبخش خلق اساساً خطر خودکشی دستهجمعی را برای ورود به چنین جنگی به جان میخرد یا اینکه از آموزش و فناوری لازم را برای موفقیت در جنگ برخوردار است.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.