نویسنده: جوئل روزنبرگ
چینِ کمونیست در آستانه سرشاخ شدن با غرب است.
از افزایش تنشها بر سر تایوان، تجارت، تیکتاک، فنتانیل، هوش مصنوعی و آینده گرینلند گرفته، تا مدار شمالگان و آینده کانال پاناما؛ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از نخستین روزهای بازگشت به قدرت بهوضوح نشان داده که یک کلانتر جدید در عرصه جهانی روی کار آمده و بهتر است که پکن به این موضوع توجه کند.
ترامپ در سخنرانی روز تحلیف خود به چند نمونه از فعالیتهای شرورانه چین اشاره کرد و بهویژه به مردم آمریکا گفت: «چین کانال پاناما را کنترل میکند. ما این کانال را به پاناما تحویل دادیم، نه چین. آن را پس میگیریم.»
آمریکاییهای بسیاری متوجه شدهاند که شی جینپینگ، رهبر چین، و حزب کمونیست چین با موشکهای بالستیک قارهپیمای هستهای، ارتش ۲ میلیون نفری و نیروی دریایی خود که بهسرعت درحال رشد است، خطری واضح و آشکار برای امنیت ملی آمریکا و متحدان آن در اقیانوس آرام هستند. اما آیا حزب کمونیست چین تهدیدی بزرگ و فزاینده برای امنیت ملی متحدان آمریکا نیز محسوب میشود؟
چین بهشدت اسرائیلستیز و یهودستیز شده است. این کشور همچنین با جدیت درحال فروش تسلیحات و فناوری هستهای به دشمنان قسمخورده اسرائیل است.
برای نمونه، از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹- و بهویژه با شروع جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰- پکن به جمهوری اسلامی ایران سلاح فروخته است. چین در توسعه برنامه موشکی بالستیک تهاجمی و پیشرفته جمهوری اسلامی ایران به این کشور کمک کرده است. آنها همچنین به ایران کمک کردند تا به سمت هستهای شدن برود. چین در توسعه فرایند غنیسازی اورانیوم نیز به ایران کمک کرده است.
پنتاگون در آن مقطع چین را بهعنوان «تأمینکننده اصلی فناوری هستهای ایران» معرفی کرد.
اما این تازه آغاز ماجرا است.
حتی پس از آنکه دولت اول ترامپ تحریمهای اقتصادی فلجکنندهای را در قالب کارزار «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد تا این کشور مجبور شود که از دستیابی به سلاح هستهای و صدور تروریسم به سراسر جهان دست بردارد، پکن تمام توان خود را به کار گرفت تا برای دور زدن تحریمها به جمهوری اسلامی کمک کند. چین در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از کل نفت بازار سیاه ایران را خریداری میکند و دهها میلیارد دلار به خزانه ایران میریزد. این پولها به جمهوری اسلامی کمک کرد که هزینههای حماس، حزبالله و حوثیها را در جنگ چندجانبه علیه اسرائیل تأمین کند.
سلاحهای چینی در اختیار دشمنان اسرائیل قرار میگیرند. چندی پیش از یک پایگاه ارتش اسرائیل بازدید کردم. در آنجا ۱۸ هزار سلاحی را که اسرائیل از نیروهای حزبالله در جنوب لبنان گرفته بود نشانم دادند که قرار بود از آنها برای حمله به شمال اسرائیل استفاده شود. حدس میزنید این سلاحها ساخته چه کشوری بودند؟ اگر به ایران، روسیه و چینِ کمونیستی فکر میکنید، حق با شما است.
از این گذشته، چین شبکههای اجتماعی را با تبلیغات یهودیستیزانه و ضد اسرائیلی خود پر کرده است.
آرون کیاک، معاون فرستاده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور نظارت و مبارزه با یهودیستیزی، میگوید: «اتفاقی که پس از ۷ اکتبر شاهدش بودیم، تغییر رویه اساسی شبکههای اجتماعی در چین بود. یهودیستیزی افسارگسیخته شد و با آزادی بیشتری اشاعه پیدا کرد. این یک تصمیم آگاهانه از جانب دولت چین است که اجازه داده این لفاظیها در مقیاس وسیع گسترش پیدا کنند.»
در عینحال، چین طرفداری از حماس و محتوای ضد اسرائیلی را از طریق تیکتاک و دیگر رسانههای دولتی و شرکتهای فناوری اشاعه میدهد. برای نمونه، دو موتور جستجوی اینترنتی چینی در سال ۲۰۲۳ اسرائیل را از نقشههای خود حذف کردند.
مایلز یو، مقام سابق وزارت امور خارجه آمریکا، ماه گذشته در اظهارات خود در نشست کمیته منتخب کنگره در امور حزب کمونیست چین گفت: «حمایت از اسرائیل در داخل چین بسیار خطرناک است، زیرا باعث محاکمه شما خواهد شد. ما با چنین فضایی طرف هستیم.»
بهعنوان یک رماننویس و روزنامهنگار، دشمنان آمریکا و دشمنان اسرائیل را به دقت مطالعه میکنم. کتابها و سخنرانیهای آنها را میخوانم و همه را جدی میگیرم. به نظر میرسد که بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران اطلاعاتی غرب چشمشان را به روی تهدیدات دشمنان قسمخورده آمریکا میبندند یا سعی میکنند آنها را موجه جلوه دهند.
اما یکی از مضامین تریلرهای سیاسی من- از جمله جدیدترین کتابم که «خیانت پکن» نام دارد- این است که «درک نادرستِ ماهیت و تهدید شر باعث میشود که نیروی شر غافلگیرتان کند.»
آیا آدولف هیتلر نقشه شوم و برنامه نسلکشی خود را در کتاب «نبرد من» به دنیا نشان نداد؟ بله. اما رهبران آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی یا کتاب هیتلر را نخواندند یا حرف او را جدی نگرفتند. به همین دلیل است که با جنگ جهانی دوم و هولوکاست غافلگیر شدند.
آیا صدام حسین از قبل به همه نگفته بود که مالک کویت است و کویت تماماً به او تعلق دارد و میخواهد کویت را به زور تصرف کند؟ آیا او در تابستان ۱۹۹۰ صدها هزار نیروی عراقی را در مرز کویت بسیج نکرد؟ البته. اما واشینگتن، لندن و پاریس حرف صدام را جدی نگرفتند. به همین دلیل است که وقتی عراق در ۲ اوت ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد، غافلگیر شدند.
آیا اسامه بن لادن بهوضوح و با افتخار در اواخر دهه ۱۹۹۰ علیه آمریکا اعلام جنگ نکرد؟ آیا او به دو سفارت آمریکا و سپس به ناو یواساس کول حمله نکرد و نگفت که دست به حملات شدیدتر میزند؟ بله. اما مقامات آمریکایی تصور نمیکردند که تروریستهای افراطی اسلامگرا هواپیماربایی کنند و عملیات کامیکازه (به حملات انتحاری خلبانان ارتش امپراتوری ژاپن علیه کشتیهای جنگی متفقین اشاره دارد) را در شهرهای آمریکا به اجرا درآورند و به همین دلیل است که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ غافلگیر شدند.
در اصل مشکل این است که بسیاری از سیاستمداران و مقامات اطلاعاتی غرب به وجودِ شر باور ندارند. آنها خود را باهوشتر، فرهیختهتر و کارکشتهتر از آن میدانند که وجودِ شر را باور کنند. از اینرو، یا از دشمنان قسمخورده آمریکا چشمپوشی میکنند یا آنها را به اندازه کافی جدی نمیگیرند. بدین ترتیب، وقتی سناریوی بدترین حالت به حقیقت بدل میشود، طبق معمول غافلگیر میشوند.
با اینحال، شواهد واقعی و فزاینده هستند: چینِ کمونیستی صرفاً تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا و امنیت و رفاه تایوان، کره جنوبی، ژاپن و دیگر متحدان آمریکا در اقیانوس آرام نیست. حزب کمونیست چین همچنین تهدیدی جدیتر برای اسرائیل و یهودیها محسوب میشود، زیرا آنها دشمنان قسمخورده اسرائیل را مسلح کرده و شبکههای اجتماعی را با یهودیستیزی و تبلیغات ضد اسرائیلی پر میکنند.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: جوئل روزنبرگ از نویسندگان پرفروش نیویورکتایمز با بیش از ۵ میلیون نسخه چاپی و نویسنده رمان در دست انتشارِ «خیانت پکن» است.