تحقیقات جدید نشان میدهند که نشستن بیش از ۱۴ ساعت در روز، خطر مرگ بیماران قلبی را دوبرابر میکند.
مرز یبن مرگ و زندگی پس از سکته قلبی ممکن است به سادگیِ برخاستن و حرکت کردن باشد.
تحقیقات جدید نشان میدهند بیمارانی که روزانه بیش از ۱۴ ساعت مینشینند، در مقایسه با دیگران دوبرابر بیشتر در معرض خطر سکته قلبی مجدد یا مرگ در طی یک سال آتی قرار دارند. با اینحال، اگر این افراد تنها ۳۰ دقیقه از زمان نشستن خود را با هرنوع فعالیت بدنی پر کنند، این خطر تا نصف کاهش پیدا میکند.
کیت دیاز، نویسنده اصلی مطالعه و استاد مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا در نیویورک، به اپک تایمز گفت: «مطالعه ما محکمترین شواهد را ارائه میکند و نشان میدهد که نشستن طولانیمدت پس از تجربه حمله قلبی با افزایش خطر تکرار مشکلات قلبی و مرگ ارتباط دارد.»
منطقه خطر بیتحرکی
این مطالعه که اخیراً در نشریه «گردش خون: کیفیت و پیامدهای قلبی عروقی» انتشار یافته است، نشان میدهد که جایگزین کردن ۳۰ دقیقه از زمان نشستن یا بیتحرکی با هرنوع فعالیت بدنی یا حتی با ۳۰ دقیقه خواب میتواند خطر سکته قلبی مجدد، جراحی قلب یا بستری مجدد در بیمارستان را به حداقل برساند.
بالغ بر ۶۰۰ فرد بزرگسال با میانگین سنی ۶۲ سال، که تقریباً نیمی از آنها مرد بودند، در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد اخیراً به دلیل سکته قلبی یا احساس درد در قفسه سینه در یکی از بیمارستانهای نیویورک تحت درمان قرار گرفته بودند. داوطلبان پس از ترخیص بهمدت ۳۰ روز به مچ دستشان شتابسنج بستند تا میزان فعالیت بدنی خود را بهصورت دقیق ثبت و ضبط کنند.
نتایج نشان دادند افرادی که فعالیت کمتری داشتند و بهطور میانگین بیش از ۱۴ ساعت در روز بیتحرک بودند، دوبرابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به سندرم حاد کرونری یا مرگ طی یک سال آتی قرار داشتند؛ سندرمی که با علائمی نظیر درد و ناراحتی در قفسه سینه همراه است. گروهی که کاملاً غیرفعال بودند، بهطور متوسط روزانه ۱۵.۶ ساعت در وضعیت نشسته یا بیتحرک به سر میبردند، اما این عدد برای فعالترین گروه فقط ۱۱.۷ ساعت بود.
تغییرات کوچک، نتایج بزرگ
براساس این مطالعه، داوطلبانی که تنها ۳۰ دقیقه از زمان بیتحرکی روزانه خود را با فعالیتهای سبک مانند تمیزکاری خانه یا قدم زدن جایگزین کرده بودند، خطر بروز مشکلات قلبی و مرگ را به نصف رساندند. اگر این زمان با فعالیتهای شدیدتر مانند پیادهروی سریع یا باغبانی جایگزین میشد، نرخ کاهش خطر به ۶۱ درصد میرسید.
دکتر رابرت سگال، بنیانگذار مرکز قلب منهتن، که هیچ نقشی در مطالعه حاضر نداشت، برای درک بهتر این خطر مثالی ساده ارائه کرده است: رگها را مثل شلنگ آب در نظر بگیرید.
او به اپک تایمز گفت: «اگر آب مدام در جریان باشد (یعنی تحرک داشته باشید)، فشار متعادل و منعطف خواهد بود. اما اگر شلنگ را تا بزنید (یعنی بنشینید)، فشار بالا میرود، ضایعات رسوب میکنند و دیواره شلنگ به مرور زمان ضعیف میشود.»
او توضیح داد که کاهش جریان خون ورودی به پاها از نظر فیزیولوژیکی موجب کند شدن گردش خون میشود که «خطر لخته شدن خون را افزایش داده و فشار خون را بالا میبرد.»
جالب اینجاست که حتی جایگزینی زمان نشستن با خواب نیز میزان خطر را تا ۱۴ درصد کاهش داد. همچنین داوطلبانی که فعالیت بیشتری داشتند، نهتنها تحرک بیشتری داشتند، بلکه خواب شبانه طولانیتری را هم تجربه میکردند. در مقابل، کمتحرکها ساعات بیشتری را در حالت نشسته سپری میکردند و کمتر میخوابیدند.
خواب نقش مهمی در بازسازی ذهن و جسم دارد که بهویژه پس از مشکلات جدی سلامتی مانند سکته قلبی حائز اهمیت است. دیاز در اینباره میگوید: «برای آنهایی که بیشتر روی مبل لم میدهند، این تغییر کوچک و قابل انجام میتواند بعد از مرخصی تفاوت بزرگی در سلامتی آنها رقم بزند.»
راهبردی مناسب برای دوران نقاهت
کاهش زمان نشستن بسیار حیاتی است، اما توصیه دکتر سگال این است که دوران نقاهت را در قالب مراحل فیزیولوژیکیِ فعالیت، بازیابی و احیا در نظر بگیریم. سگال بر اهمیت استراحت نیز تأکید دارد.
تغییرات مربوط به سبک زندگی که به کاهش خطر سکته قلبی کمک میکنند، عبارتند از:
- پیروی از رژیم مدیترانهای که سرشار از میوه، سبزیجات، غلات کامل، ماهیهای چرب و مغز است
- کاهش مصرف گوشتهای فرآوریشده، قندهای افزوده و چربیهای ترانس
- کنترل مؤثر استرس مزمن
- مصرف منظم داروهای تجویزی
دیاز تأکید کرد که ورزش همچنان بیشترین بازدهی را از نظر مزایای سلامتی دارد. با اینحال، یافتههای این مطالعه برای بیمارانی که ممکن است از زمان، توانایی یا تمایل لازم برای ورزش کردن برخوردار نباشند، نویدبخش است.
دستورالعملهای مربوط به دوران نقاهت مشکلات قلبی بیشتر بر ورزش منظم تمرکز دارند، اما راهکار مشخصی برای کاهش زمان بیتحرکی ارائه نمیکنند. مطالعه حاضر پیشنهاداتی ارائه میکند که همگی قابل انجام هستند.
او گفت: «دستیابی به سبک زندگی سالم پس از بروز مشکلات قلبی خیلی راحتتر و شدنیتر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم و فقط به کسانی که بهطور منظم باشگاه میروند یا در برنامههای توانبخشی قلب شرکت میکنند محدود نمیشود.»
دیاز در رابطه با محدودیتهای مطالعه حاضر به این نکته اشاره کرد که بیتحرکی تنها براساس سطح فعالیت بدنی اندازهگیری شده و عوامل اجتماعی یا محیطی مورد بررسی قرار نگرفتهاند. از این گذشته، مطالعه حاضر صرفاً بر بیماران یک بیمارستان نیویورکی متمرکز بوده و نتایج آن ممکن است قابل تعمیم نباشند.