Search
Asset 2

شجاعت: خطراتی که به جان می‌خرید، شخصیت شما را شکل می‌دهند

خواهید دید که شجاعت به منزله نترس بودن نیست، بلکه با انجام کارهای مهم در سایه ترس سروکار دارد.
(lllustration Fei Meng)

خواهید دید که شجاعت به منزله نترس بودن نیست، بلکه با انجام کارهای مهم در سایه ترس سروکار دارد.

پسرک هشت‌ساله، بی‌سر و صدا، کنار خواهر شش‌ساله‌اش که در بیمارستان بستری بود، نشست. دخترک به دلیل ابتلا به سرطان خون در آستانه مرگ بود. تنها شانس زنده ماندن او انتقال خون بود. وقتی دکترها تأیید کردند که می‌توانند از خون برادر استفاده کنند، از او پرسیدند که آیا حاضر است برای نجات جان خواهرش خون اهدا کند. پسرک بعد از یک شب فکر کردن، موافقت کرد.

روز بعد به خواهر و برادر سوزن وصل کردند و خون پسرک به جسم بیمار خواهرش انتقال پیدا کرد. در سکوتی که حکم‌فرما بود، پسرک به دکتر رو کرد و پرسید: «چند وقت دیگه می‌میرم؟»

این لحظه که اَن لمات، نویسنده آمریکایی، آن را در کتاب «پرنده به پرنده» خود روایت کرده، برگرفته از داستانی واقعی است که جک کورنفیلد، کارمند مرکز مراقبه اسپریت‌راک در وودکر، آن را بازگو کرده است. این داستان شجاعت و معصومیت کودکی را به تصویر می‌کشد که تصور می‌کند نجات جان خواهرش به قیمت جان خود تمام می‌شود.

تعداد انگشت‌شماری از افراد با چنین تصمیمات مهمی مواجه می‌شوند، اما جوهره شجاعت در تمام کشمکش‌های روزمره خودنمایی می‌کند. شجاعت زمانی جلوه‌گر می‌شود که خود را به چالش می‌کشیم تا از نقطه آسایش‌مان فاصله بگیریم، روی اصول خود بمانیم یا راه‌های جدیدی را برای بهبود خود امتحان کنیم.

شجاعت چیست؟

تعریف رایج ما از شجاعت این است که در مقابل ترس عمل می‌کند. به گفته سینتیا پیوری، روان‌شناس و پژوهشگر مقوله شجاعت، رفتار شجاعانه سه مؤلفه دارد: نیت، هدف صحیح و مهم و اندکی ریسک.

شجاعت باید از روی قصد و نیت باشد و تصادفی شکل نمی‌گیرد. شجاعت باید انتخاب شما باشد، نه آن‌که از روی اتفاق پدیدار شود. این عمل داوطلبانه باید هدف قابل‌توجهی هم داشته باشد. این‌که برای نجات جان یک کودک داخل ساختمانی بروید که درحال آتش گرفتن است، از نظر خیلی‌ها شجاعانه است. این‌که برای ضبط ویدئوی تیک‌تاک چنین کاری کنید، چندان شجاعانه تلقی نمی‌شود.

پیوری به اپک تایمز گفت: «بعضی از کارها در سطح جهانی خوب و ارزشمند تلقی می‌شوند.»

با این‌حال، او معتقد است که ماهیت شجاعت ذاتاً ذهنی است. کاری که از نظر شما بی‌گدار به آب زدن است، از نظر دیگران حرکتی حساب‌شده به سمت جلو تلقی می‌شود. تمایز بین شجاعت «عمومی» و «شخصی» از همین‌جا نشأت می‌گیرد.

خطرات نامحسوس

شجاعت عمومی اغلب با اهداف و مخاطرات قطعی اجتماعی یا فرهنگی همراه است که از جمله می‌توان به اعمال قهرمانانه در میدان نبرد اشاره کرد که با مدال و تندیس به نمایش گذاشته می‌شوند و در سطح وسیعی مورد تجلیل قرار می‌گیرند.

اما شجاعت شخصی خودمانی‌تر است. سخنرانی در جمع برای یک سخنران عمومی کاری عادی و بی‌خطر است. با این‌حال، قدم گذاشتن روی صحنه برای یک آدم خجالتی می‌تواند در حد به خطر انداختن زندگی‌اش دشوار باشد.

نامه‌ای که در مجله سان منتشر شده و پیوری نیز آن را در آثار خود به اشتراک گذاشته، تصویری از شجاعت شخصی ارائه می‌کند:

«بچه ۹ ساله‌ام از ته دل گریه می‌کرد و مرتب می‌گفت نمی‌خواهد به مدرسه برود، چرا که آن روز امتحان مطالعات اجتماعی داشتند. می‌ترسید که ناتوانی‌اش در یادگیری مشکل‌ساز شود و حتی نتواند سؤال‌ها را بخواند، چه رسد به این‌که به آن‌ها پاسخ هم بدهد.

«ترس‌های او آن‌قدر ادامه پیدا کردند که از نظر جسمی بیمار شد. بیشتر از یک ساعت طول کشید تا قانعش کردم لباس بپوشد… وقتی به مدرسه رسیدیم، التماس می‌کرد که مجبورش نکنم وارد مدرسه شود: «نمی‌تونم مامان. نمی‌تونم امتحان بدم.» می‌ترسیدم مجبور شوم او را از ماشین بیرون بکشم که ناگهان اشک‌هایش را پاک کرد، پیاده شد و با هم به سمت در ورودی رفتیم. از شجاعت او شگفت‌زده شدم… متوجه هستید که چقدر شجاعت لازم بود تا دخترکم با یک امتحان ساده روبه‌رو شود؟»

شکاف شجاعت

مارگی وارل، کارشناس رهبری که در رشته توسعه انسانی دکترا دارد، در مصاحبه با اپک تایمز گفت که مغز برای حفظ جان انسان طراحی شده و اغلب به مقوله‌های آشنا، قابل پیش‌بینی و بی‌خطر تمایل دارد. اما رشد حقیقی و تحول واقعی در مواجهه با ناراحتی و عبور از محدودیت‌های موجود تحقق می‌یابند.

وارل چالشِ عمل در سایه ترس را مصداق «شکاف شجاعت» می‌داند.

وارل در کتاب «شکاف شجاعت: پنج قدم در راستای عمل شجاعانه» درس‌های دوران کودکی‌اش را بازگو می‌کند. او در یک مزرعه گاوداری بزرگ شده بود و آرزو داشت سوار اسب‌های کوچک شود. اما وقتی پدر و مادرش رابی- اسبی سالخورده و باابهت- را به او دادند، رویای او با ترس درهم آمیخت.

او هر روز با ترس از شکست به سمت رابی می‌رفت. روند جذابی نبود- صرفاً تلاش مکرر، ناامیدی و چند دستاورد کوچک. درنهایت، ترسی که زمانی بر او مستولی شده بود، بتدریج کم‌رنگ شد و جای خود را به اعتمادبه‌نفس و آزادی داد.

او نوشت: «رشد و آسایش با هم سازگار نیستند.»

پیوری در تحقیقات قبلی خود تاکید می‌کند که وقتی شجاعانه عمل می‌کنید، ترس به حداقل می‌رسد و اعتمادبه‌نفس افزایش می‌یابد.

وارل معتقد است که تمایل به مواجهه با خطر، به‌رغم بلاتکلیفی موجود، مسیر کلی حرکت ما را تعیین می‌کند، زیرا موفقیت در زندگی با میزان تمایل فرد به ناراحتی تناسب دارد.

او گفت: «شکاف شجاعت به فاصله بین چیزی که هستیم و چیزی که با ممارست در شجاعت می‌توانیم باشیم اطلاق می‌شود.»

ریسک‌گریزی در کوتاه‌مدت احساس امنیت می‌آورد اما در درازمدت دست و پای ما را می‌بندد و پتانسیل و آزادی ما را به حداقل می‌رساند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی