
ذهنآگاهی «هر روزه»، آگاهی از افکار و احساساتتان است و تحقیقات جدید نشان میدهد، افرادی که این نحوه تفکر را دارند، احتمالاً سطح قند خونشان در حد نرمال است.
همچنین احتمال کمی دارد آنها چاق باشند و به احتمال زیاد این افراد باور دارند که میتوانند خیلی از مسایل مهم زندگیشان را تغییر دهند – دو عاملی که دانشمندان گمان میکنند ممکن است بر سلامت میزان قند خون آنها تاثیر داشته باشد.
فرضیههای جامع و دربرگیرنده آنها میگوید، افرادی که درجات بالاتری از ذهنآگاهی و تفکر را تمرین میکنند، ممکن است بهتر بتوانند خود را برای انجام کارهای پرفایده، تشویق و ترغیب کنند؛ کارهایی مثل ورزش کردن، مقاومت در برابر تمایل شدید به مصرف مواد پرچربی و پرشکر، و دنبال کردنِ برنامههای روزمره ورزشی و رژیم غذاییای که دکترشان توصیه میکند.
این مطالعه از لحاظ آماری ارتباط معنیدارِ مستقیمی بین ذهنآگاهی و خطر دیابت تیپ ۲ را نشان نداده است- خطری که علت نگرانی پزشکان از افزایش قند خون است.
به گفته اریک لاکز سرپرست این مطالعه و دستیار پروفسور در زمینه اپیدمیولوژی در دانشگاه براون، شرکتکنندههای این آزمایش که سطح بالاتری از ذهنآگاهی را داشتند، حدود ۲۰ درصد کمتر احتمال داشت که به دیابت تیپ ۲ مبتلا شوند.
لاکز و تیم او، برای جمعآوری دادهها، ۳۹۹ داوطلب را ثبتنام کردند. آزمایششوندگان در چند آزمایش فیزیولوژیکی و روانشناسی شرکت کردند؛ شامل آزمایشهای قند و سنجش میزان ذهنآگاهی در تست MAAS «Mindful Attention Awareness Scale»- تستی شامل یک پرسشنامه ۱۵ موردی برای ارزیابی ذهنآگاهی مرتبط با خلقوخو، براساس امتیاز ۱ تا ۷.
همچنین پژوهشگران دادههایی را براساس انبوهی ازویژگیهای دیگری که بهصورت بالقوه با سلامت و آمارگیری گروهی مرتبط بودند، جمعآوری کردند. ویژگیهایی شامل، شاخص توده بدن «BMI»، سیگار کشیدن، تحصیلات، افسردگی، فشار خون، استرس حاصل از ادراکات، و کنترل احساسات و عواطف.
سپس محققان دریافتند افرادی که امتیاز آزمون MAAS آنها بین ۶ تا ۷ بود، نسبت به افرادی که امتیاز پایینِ MAAS یعنی زیر ۴ داشتند، ۳۵ درصد بیشتر احتمال داشت که سطح قند خونشان در وضعیت سالم و زیر ۱۰۰میلیگرم بر دسیلیتر باشد.
گزارش حاصل نشان داد که چاقی، حدوداً تفاوتی ۳ درصدی از کل ۳۵ درصد اختلافِ خطر را ایجاد کرد. کنترل احساسات و عواطف، به میزان ۸ درصد از این نتیجه موثر بود. بقیه ممکن است از عواملی که این مطالعه اندازه نگرفت، منتج شود؛ ولی حداقل محققان اکنون شروع به توضیح مکانیزمهای احتمالیای کردند که ذهنآگاهی را به تنظیم قند مرتبط میکند.
لاکز میگوید: «تاکنون تحقیقاتی بهصورت مطالعه اپیدمیولوژیکیِ مبنی بر مشاهده، وجود نداشته است که ارتباط بین ذهنآگاهی را با دیابت یا هر عامل خطرساز قلبی- عروقی، بررسی کند. این مطالعه یکی از اولین تحقیقات است. ما یک سرنخ بهدست آوردیم. خیلی دوست دارم ببینم، این آزمایش با تعداد بیشتری نمونه و در مطالعات آینده تکرار شود.»