نویسنده: استیون دبلیو موشر، رئیس موسسه تحقیقات جمعیت
اکنون که بمب جمعیتی خنثی شده و جمعیت جهان به اعتراف نیویورکتایمز بهزودی سیر نزولی مییابد، کنترلکنندگان جمعیت مجبورند بهانه دیگری برای ادامه جنگ با مردم دستوپا کنند.
مجمع جهانی اقتصاد بهانه خود را پیدا کرده: انسانها بهزودی از کار بیکار خواهند شد.
جنبش کنترل جمعیت در دهه ۱۹۶۰ به واسطه ترس از رشد بیرویه جمعیت پدید آمد. دیری نگذشت که طرفداران افراطی محیطزیست و فمینیستهای رادیکال هم به این جنبش ملحق شدند. این دستهجات خصومت خاص خود به انسانها را واردِ جنبش کردند و فمینیستها نیز خصومت نسبت به مردان را مد نظر قرار دادند.
تثلیث نامقدس کنترلکنندگان جمعیت، طرفداران محیطزیست و فمینیستها از دههها پیش ما را با تأکید بر خطرات تولید مثل تودههای کمبرخوردار و بیسواد آزار داده است. آنها پیوسته این ایده را ترویج میکردند که جمعیت انسانها باید کنترل شود و نرخ رشد جمعیت به صفر برسد.
اکنون، گروه چهارم به رهبری مجمع جهانی اقتصاد به این تثلیث نامقدس پیوسته است که ظاهراً بدبینانهترین دیدگاه ممکن را ترویج میکند: دنیای ماشینها.
به سخنرانی اخیر یووال هراری در مجمع جهانی اقتصاد توجه کنید:
«اکنون که در قرن بیستویکم به سر میبریم، دیگر به جمعیت زیادی نیاز نداریم، زیرا آینده با توسعه روزافزون فناوریهای پیچیدهتر مانند هوش مصنوعی و مهندسی زیستی گره خورده است. اکثر مردم هیچ نقشی در این روند ندارند، بجز آنکه اطلاعاتشان را دراختیار بگذارند. صرفنظر از تمام کارهای ارزشمندی که انسانها میکنند، فناوریهای آینده به شکل فزایندهای باعث بیکار شدن انسانها شده و حتی ممکن است جایگزین آنها شوند.»
به تعبیر دیگر، آقای هراری آیندهای را متصور است که در آن ماشینهای هوشمند جایگزین انسانها میشوند؛ آیندهای که در آن انسانها «اضافی» هستند و به تعبیری قدیمی، بلااستفاده و بیمصرف تلقی میشوند.
هراری در جایی دیگر افزود:
«اکنون شاهد ظهور طبقه بزرگی از انسانهای بیمصرف هستیم. هرچه کامپیوترها به زمینههای بیشتری ورود کرده و بهتر از ما عمل میکنند، بیشتر احتمال دارد که ما انسانها را از کار بیکار کنند. با این اوصاف، پرسش مهم سیاسی و اقتصادی قرن بیستویکم این خواهد بود که دیگر چه نیازی به انسانها داریم؟ یا دستکم اینکه چرا به این همه انسان نیاز داریم؟»
شاید هراری را یک آیندهپژوه دیگر بدانید که غرق در رویاپردازی شده است اما اینطور نیست. هراری مشاور ارشد کلاوس شواب، رئیس مجمع جهانی اقتصاد است.
گلوبالیستها با «اکثریت مطلق انسانها» که نقشی در توسعه فناوری نداشته و شرکتها نیز دیگر نیازی به آنها ندارند، چه خواهند کرد؟
آقای هراری باهوشتر از آن است که حرفهای ابنزر اسکروج، از شخصیتهای «سرود کریسمس» نوشته چارلز دیکنز را تکرار کند که میگفت: «شاید بد نباشد فقیرترها بمیرند و جمعیت اضافی جهان را کم کنند.»
اما مفهوم حرفهای او واضح است.
از نظر افرادی مثل هراری و شواب- و نخبگان جهان- انسانها صرفاً ماشینهای گوشتی هستند. ما بجز کاری که از پس انجام آن برمیآییم، ارزش دیگری برای آنها نداریم و اگر جایگزین کردن ما با ماشینهای واقعی از نظر اقتصادی بهصرفه باشد، این ما هستیم که باید از صحنه خارج شویم.
این ایده که بشریت بیمصرف شده یا بهزودی خواهد شد، نیرویی تازه به جان جنبش کنترل جمعیت بخشیده است.
برنامههای قبلی نظیر سیاست تکفرزندی چین فقط اشتهای آنها را باز کرده است. از نظر فعالان این جنبش، جمعیت جهان باید به اندازه یک میلیارد نفر یا بیشتر کاهش یابد.
اما ایده هراری چشمانداز هیجانانگیزتری پیش پای آنها میگذارد: هوش مصنوعی و رباتیک میتوانند به روند کاهش جمعیت کمک کنند.
چشمانداز پادآرمانشهری هراری شامل دنیایی از ماشینهای هوشمند است که به چندمیلیون یا شاید چندصدهزار انسان که به دلیل نقششان در توسعه فناوری شایسته سکونت در زمین هستند، خدمت میکنند.
اینکه چنین چشماندازی برای کسی جذاب باشد، برآشفتهام میکند.
آیا نخبگان گلوبالیست آنقدر از همنوعان خود میترسند و از آنها نفرت دارند که ترجیح میدهند در تعامل با ماشینهای بیاحساس روزگار بگذرانند؟
چه کسی داوطلب میشود در سایه «زرق و برق» ایزوله ماشینهای خدمتکار زندگی کند؟
البته فقط تا زمانی آنها «خدمتکار» هستند که آنقدر باهوش شوند که بفهمند به انسانها؛ این «موجودات مبتنی بر کربن و این خورندگان بیمصرف؛» دیگر نیازی ندارند و پس از آن، آنها را به راحتی آب خوردن از روی سیاره محو میکنند؛ چنانکه گویی سوسکها را ازبین میبرند.